جنب و جوش خاصی بین دانشآموزان دبیرستان دخترانه دوره اول «تقوا» برپاست. صدای خندیدن و دنبال هم دویدن دخترها شور و نشاط خاصی دارد. دیگهای بزرگ غذا روی گازهای بزرگ دارد قوام میآید و دخترها میدانند که امشب قرار است درکنار قدردانی از آنهایی که معدلهای خوب دارند، سفرهای به همت انجمن اولیا و مربیان و مدیر مدرسه پهن شود؛ مراسمی که برای تکتک آنها خاطرهانگیز خواهد شد و شبی بهیادماندنی برایشان رقم خواهد زد.
اما برگزاری این مراسم تنها دلیلی نیست که ما را به دبیرستان تقوا در محله طرق کشانده، بلکه آنچه سبب شده است امروز را درکنار مدیر، انجمن اولیا و مربیان و دانشآموزان برتر این مدرسه باشیم، فعالیتهای همدلانه و جهادی است که اولیا دانشآموزان برای مدرسه انجام دادهاند.
مهدی صفیرلر، رئیس انجمن، هنگامی که با شهرآرامحله تماس گرفت، از اینکه ساختوساز در مدرسه توسط خانوادهها انجام شده است و طی یک سال گذشته دانشآموزان از نظر درسی پیشرفت خوبی داشتهاند، برایمان گفت. به این مدرسه رفتیم تا از نزدیک شاهد اتفاقهای خوبی باشیم که در آن رقم خورده است.
اولین مشکلی که مدیر مدرسه برای رفع آن از اعضای انجمن کمک گرفت، برداشتن دیوار سالن مدرسه بود؛ این دیوار که بخشی از نمازخانه مدرسه را تشکیل میداد، مدرسه را به دو تکه تقسیم کرده بود. قسمتی از سالن مسدود بود و دانشآموزان و معلمان که میخواستند به سمت دیگر بروند، باید به حیاط مدرسه میرفتند و از در دیگر وارد سالن بعدی میشدند.
برای اینکه نظارت بر دانشآموز وجود داشته باشد، دفتری در آن سوی دیوار دایر شد، اما باز هم رفتوآمد به آن سمت سختیهای خودش را داشت. مدیر مدرسه برای اینکه بتواند این مشکل را حلوفصل کند تصمیم گرفت دیوار را بردارد، اما هزینههای آن با بودجهای که مدرسه دراختیار داشت، متناسب نبود.
صفیرلر میگوید: با یکی از دوستانم به نام عیسی ربانی که به کارهای فنی اشراف دارد، تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم. او هم برای بازدید آمد و با هزینه بسیار کمتر قرار شد دیواری که سالن را به دو قسمت تقسیم کرده بود، برداشته شود.
سلامت و امنیت دانشآموزان از هر کاری مهمتر است. عیسی ربانی که کار را برعهده گرفته است، این نکته را بهخوبی میداند و آن را در کارش درنظر میگیرد. او در این سالها با مدارس بسیاری در طرق همکاری کرده است. میگوید: از محلی که قرار بود تخریب شود، بازدید کردم. دیدم میتوانم با یکسوم هزینهای که گفته شده است، کار را برای مدرسه انجام بدهم.
او با مدیر مدرسه صحبت کرد و هماهنگیهای لازم نیز با آموزشوپرورش ناحیه ۲ صورت گرفت. برای اینکه ایمنی و سلامت دانشآموزان هم حفظ شود، آنها درست بعداز تعطیلی شیفت عصر مدرسه شروع به کار میکردند. گاهی تا ساعت ۱۰ شب ربانی و نیروهایش در مدرسه مشغول به کار بودند. ربانی تلفن همراهش را سمتمان میگیرد و عکسهایی را از آن شبها و روزهای تعطیلی که به سرکار آمدهاند، نشانمان میدهد.
در یک قاب عکس سمانه امدادی یکی دیگر از مادران عضو انجمن حضور دارد که درحال کارکردن است. عکس دیگر مدیر مدرسه را نشان میدهد که بیل به دست گرفته است و خاکها را جابهجا میکند. عکسهای دیگری هم نشانمان میدهد که در آنها، خانوادههای دانشآموزان برای ساخت و تمیز کردن کلاسها حضور دارند. ربانی در این مدرسه نه دانشآموزی دارد، نه عضو انجمن است.
دختر و پسرش در ناحیه دیگری درس میخوانند، اما به این موضوع اهمیت نمیدهد و همه دانشآموزان را فرزندان خودش میداند. از ربانی میپرسیم برای انجام این کار چقدر دستمزد گرفته است. او میگوید: همه کارها به خاطر پول نیست. بعضی کارها را آدم برای دلش در راه رضای خدا انجام میدهد.
او معتقد است که همکاری و همدلی بسیار خوبی بین مردم طرق وجود دارد؛ صمیمیتی که در سایر قسمتهای شهر بهدلیل فرهنگ آپارتمانی کمتر دیده میشود.
حالا دیوار بعداز سالها برداشته شده است و دانشآموزان و معلمها بهراحتی بین سالن و حیاط مدرسه رفتوآمد میکنند. نمازخانه مدرسه هم به قسمتی دیگر منتقل شده و توسط گروه جهادسازندگی درحال ساخت است.
سمانه امدادی یکی دیگر از مادران فعال و عضو انجمن مدرسه است و دخترش در پایه هفتم درس میخواند. او میگوید: در جلسه انجمن، مدیر مدرسه، کمبودها و مشکلات مدرسه مانند خراببودن میزها و نیمکتها، روشنایی کلاسها، خراببودن تختههای وایتبرد، کمبود کولر، خرابی کنتور گاز و... را مطرح کرد و از اعضا خواست که هر کاری از دستشان برمیآید برای رفاه بیشتر دانشآموزان انجام بدهند.
آقای صفیرلر با آقای ربانی تماس گرفت و کنتور گاز تعمیر شد. دیگر والدین هم در کارهایی که تخصص داشتند، مشارکت کردند. آقای ربانی با گرفتن مجوز ازاداره آموزشوپرورش از یک مدرسه دیگر که درحال تخریب است، کولر و کانال کولر، تختههای وایتبرد و سایر لوازمی که قابل استفاده بود را آورد.
امدادی میگوید: هنگامیکه قرار بود دیوار حائل برداشته شود، بههمراه همسرم به مدرسه میآمدیم؛ حتی در روزهای تعطیل. هرکاری از دستمان برمیآمد، انجام میدادیم تا کارها زودتر تمام شود. والدین دیگر هم حضور داشتند.
معصومه دروگر که ملیکا تشکر دخترش است، به جمعمان اضافه میشود. او میگوید: از صبح که دخترم به مدرسه میآید، همراهش میآیم و هر کاری که در مدرسه نیاز باشد، انجام میدهم؛ بیشتر در کارهای پرورشی و فرهنگی مشارکت دارم.
دروگر کارهای خانهاش را از شب قبل انجام میدهد تا روز بعد بتواند در مدرسه فعالیت داشته باشد. فاطمه صفرپور، زهرا کارازی و... هم پابهپای دخترانشان به مدرسه میآیند تا در کنار کادر مدرسه خدمت کنند. آنها میگویند خیلی وقتها از ما میپرسند «چقدر حقوق میگیرید که در مدرسه فعالیت میکنید؟» ما هیچ پولی نمیگیریم و فقط برای اینکه مدیر مدرسه بتواند به سایر کارهایش برسد، در مدرسه کمک میکنیم.
وارد دبیرستان تقوا میشویم؛ مدرسهای قدیمی و یکطبقه با درختان کهنسالی که در گوشهکنار مدرسه کاشته شده است. این مدرسه سال۱۳۵۲ تأسیس شد و سالها از ساختش میگذرد. این موضوع را بهخوبی میتوان از ظاهر مدرسه تشخیص داد.
زنگ تفریح است و دخترها با هیجان از کلاس خارج میشوند و به حیاط مدرسه میروند. تا روزهای مدرسه خودمان به عقب برمیگردیم و در ذهنمان آن روزها جان میگیرد. دادخواه، مدیر مدرسه، به استقبالمان میآید و بهسمت دفتر مدرسه که اعضای انجمن منتظرمان هستند، راهنماییمان میکند.
درباره مدرسه و سبک قدیمیاش صحبت میکنیم. صفیرلر که رئیس انجمن این مدرسه است، رشته کلام را به دست میگیرد و درباره اتفاقهای خوبی که ظرف ششماه گذشته رقم خورده است، میگوید.
او اشاره میکند یک بار که دخترش از نیمکتش ناراضی بوده و او برای اعتراض به این وضعیت به مدرسه آمده است، در صحبت با مدیر مدرسه متوجه میزان اندک سرانهای که دراختیار مدیر مدرسه است میشود و به قول خودش، دستهایش را به علامت تسلیم بالا میبرد.
صفیرلر ادامه میدهد: دورنمایی که همه خانوادهها از مدرسه دارند، این است که دولت سرانه قابل قبولی دراختیار مدیر قرار میدهد، پس باید این سرانه به بهترین شکل هزینه شود. اما با مدیر مدرسه که صحبت کردم، متوجه شدم در تنگنا قرار دارند و در مدرسه با مشکلات بسیار روبهرویند؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتم که با کمک سایر اعضای انجمن به کمک مدیر مدرسه بیایم.
آرزو دادخواه هجدهسال سابقه کار دارد و پنجسال قبل از بندرعباس به مشهد انتقالی گرفته است. چندسالی بهعنوان معاون و چند سال در آزمایشگاه خدمت کرده است، تا اینکه اول سال تحصیلی امسال با سمت مدیر به مدرسه تقوا میآید. او کمبودهای مدرسه را رصد میکند و در جلسه انجمن با اعضا در میان میگذارد. میگوید: بعد از آن جلسه هر کدام از اعضا که کاری میتوانستند انجام بدهند، اعلام آمادگی کردند.
خوبی کار این بود که اعضا افراد دیگری را هم برای انجام کار معرفی میکردند. بهعنوان مثال یکی از همکاران، همسرش را معرفی کرد که در جهاد سازندگی فعالیت میکند. ایشان هم مهندسی را معرفی کرد که در ساخت نمازخانه جدید مدرسه همکاری کرد.
دادخواه در صحبتهایش اشاره میکند که بهترین اقدام انجامشده مدرسه، برداشتن دیوار و خرید میز و نیمکت به همت اعضای انجمن بوده است. او با اشاره به اتفاقاتی که اخیرا برای مدارس دخترانه رخ داده است، میگوید: هنگامیکه موضوع امنیت دانشآموزان مطرح شد، پدر یکی از دانشآموزان که عضو بسیج است، داوطلبانه برای برقراری امنیت نیرو فرستاد. البته دیگر والدین هم در اطراف مدرسه بهصورت شیفتی کشیک میدادند.
تعدادی از مادران هم در مدرسه حضور داشتند و مراقب شرایط بودند و خوشبختانه اتفاقی برای دانش آموزان ما نیفتاد. همچنین مدرسه دستگاه کپی نداشت و به کمک خیران طرق، یک دستگاه کپی تهیه کردیم. یکی دیگر از خیران نیز چندین جعبه برگه A۴ در اختیارمان گذاشت.
او میافزاید: برای اینکه دانشآموزان را تشویق کنیم، کارتهای امتیاز برایشان در نظر گرفتیم. هر دانشآموزی که امتیاز لازم را کسب کند، میتواند از کمد جوایز هدیهای بردارد. جوایز کمد را هم اولیای دانشآموزان و معلمان مدرسه تهیه کردهاند.
این مدیر مدرسه یکی دیگر از دستاوردهای امسال مدیریتش را داشتن دانشآموزانی با معدل خوب میداند. او میگوید: در پایه هفتم ۴۵نفر معدل۱۹ و بیشتر کسب کردهاند، در پایه هشتم ۵۰ نفر، در پایه نهم ۴۰ نفر و درمجموع سه پایه، حدود ۱۰ نفر معدل۲۰ دارند.
دادخواه با اشاره به اینکه مراسم قدردانی از دانشآموزان را اولیا و انجمن مدرسه برگزار میکنند، توضیح میدهد: انجمن و اولیای دانشآموزان برای معدلهای۲۰، سکه پارسیان و برای معدلهای ۱۹ کارت هدیه تهیه کردهاند. همچنین برای دو گروه سرود مدرسه که به مسابقههای استانی راه پیدا کردهاند، گروه تئاتر مدرسه و دانشآموزانی که به مسابقههای قرآن و عترت استانی راه پیدا کردهاند، جوایزی در نظر گرفتهایم.
محدثه قاسمنیا در پایه هفتم تحصیل میکند و معدلش۲۰ است. او در دوران ابتدایی هم هر سال با معدل خیلی خوب به پایه بعدی رفته است. از اینکه قرار است تشویق شود، بسیار خوشحال است و میگوید: بین دوستان خودم میبینم که آنها هم انگیزه پیدا کردهاند که خوب درس بخوانند.
این دانشآموز ساعی به نکتهای دیگر هم اشاره میکند و آن هم کمد جوایز است. او میگوید: وسایلی که در کمد قرار دادهاند، انگیزه خوبی برای رقابت و درسخواندن است. بارها شنیدهام که دوستانم تا نیمهشب درس خواندهاند تا بتواند امتیاز کامل امتحان را بهدست بیاورند و هدیه بگیرند.
مینا نوری دانشآموز پایه هشتم و معدلش۲۰ است. او با ذوق و شوق از جشنهایی میگوید که امسال از ابتدای سال تحصیلی برگزار شده است؛ همچنین مدرسه مناسبتهای مذهبی را برایشان تدارک دیده است. او میگوید: امسال دانشآموزان انگیزه خاصی برای تلاش دارند. خوب درس میخوانند تا در رقابت با دوستانشان عقب نماند. در سالهای گذشته با آنکه دانشآموزان درس میخواندند، تشویقی در کار نبود. دیدن تلاش دانشآموزان توسط مدیر و قدردانی از آنها، انگیزه خاصی در دوستانم ایجاد کرده است.
این دانشآموز پایه نهم اشاره میکند که وضعیت میز و نیمکتها بسیار متفاوت با سالهای گذشته است. همه دانشآموزان تفاوتهای این چند ماه مدرسه را بهخوبی متوجه شدهاند.
زهرا جهانشاهی دانشآموز پایه نهم و معدلش ۱۹/۴۳ است. هنگامیکه میخواهد مدرسهشان را توصیف کند، از خاطرههای مادرش که در دهه۷۰ دانشآموز دوره راهنمایی این مدرسه بوده است، صحبت میکند. او میگوید: دیواری که بین دو سالن بود، از همان سالها تا امسال مانعی برای رفتوآمد دانشآموزان بود. ازطرفی مدرسه ما تنها دوره متوسط اول در طرق است و تعداد دانشآموزان بسیار زیاد و تعداد کلاسها کم بود. با برداشتن این دیوار به تعداد کلاسهای درس اضافه شد. با همت مدیرمان، تغییرهای خوبی در مدرسه ایجاد شد.
مراسم تقدیر که به پایان میرسد دانشآموزان بر سر سفرههای افطار مینشینند تا ساعاتی خوش را در کنار یکدیگر به همراه والدینشان و مسئولان مدرسه بگذرانند